بردیابردیا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

ماجراهای پسرم

الزامات نشستن

بدیهی است که نشستن هم مثل هرکاری الزاماتی دارد که مهترین آنها توانایی داشتن سکون برای حتی چند ثانیه می باشد( زمانی که لازم است نشیمنگاه بر روی زمین قرار گیرد) و وقتی کسی نمی تواند موقع نشستن فکر خود را از اینکه مزه انگشت شصت پایش آیا همان است که بود؟! یا شکل های روی تشک چه مزه ای دارند یا جلوتر از جائیکه نشسته چه خبره، منحرف کند!! پرواضح است که نشستن او اینچنین می شود!!!!!!!!!!!! ...
2 آذر 1392

دست و پاهای کوچولو

دلم می خواد یه روز ببینم این دست و پاهای کوچولوت ، دست و پاهای یه مرد بزرگ و مستقل هستن. به امید اون روز تمام تلاشمون رو می کنیم عزیزم ...
1 آذر 1392

هاپو سبزه عزیز می شود!!!!

بردیا از وقتی دنیا اومد موقع خواب خودش رو می چسبوند به من . حتی وقتی چند روزه بود دقایقی از خوابش نگذشته بود که می دیدیم به طور نامحسوس ! حرکت کرده و خودش رو به من رسونده (البته فاصله خیلی کم بود ولی به طرف من کج می شد) و چون رو سطح شیب دار می خوابوندیم(زیرش بالش می ذاشتیم) قل می خورد می افتاد طرف من!!!! بعدش هم همین ماجرا ادامه یافت تا اینکه دو روزی هست وقتی می خوام تو تختش بخوابونم به راحتی هاپو سبزه رو بغل می کنه و می خوابه! و اینگونه شد که هاپو سبزه با مامان عوض شد!!!!!! اینم عکسش ...
1 آذر 1392